کاریزما یا جاذبه فردی، مدتها به عنوان یک مزیت ناعادلانه در نظر گرفته میشد. اما پژوهشهای گسترده در علوم اجتماعی، روانشناسی و علوم اعصاب نشان دادهاند که این ویژگی، نتیجهی رفتارهای خاص و قابل توسعه است. افراد کاریزماتیک بر جهان تأثیر میگذارند؛ چه در راهاندازی شرکتهای جدید، هدایت تیمهای بزرگ یا حتی در تعاملات روزمره.
کاریزما برای شما چهارچوب ذهنی و رفتاریای را فراهم میآورد که منجر به پاداشهای محسوس زیر میشود:
تأثیرگذاری و رهبری: تحقیقات نشان میدهد رهبران کاریزماتیک نه تنها عملکرد بالاتری از زیردستان خود دریافت میکنند، بلکه وفاداری عمیقتر و تمایل بیشتری به انجام «فراتر از ندای وظیفه» را در پیروان خود ایجاد میکنند.
موفقیت در کسبوکار: این ویژگی تفاوت بین فروشندهای است که پنج برابر همکارانش فروش دارد، و کارآفرینی که بهراحتی سرمایه جذب میکند. کاریزما افراد را ترغیب میکند که به شما، تیم شما و شرکت شما اعتماد کنند و بخواهند با شما همکاری کنند.
ارتباط مؤثر و اعتماد: بیماران، پزشکان کاریزماتیک را بیشتر دوست دارند و به درمانهای تجویزی آنها پایبند میمانند. کاریزما به شما کمک میکند در هر موقعیتی، ایدههایتان پذیرفته شوند و ارتباطات عاطفی قوی ایجاد کنید.
جامعترین تعریف علمی از کاریزما، آن را به سه عنصر اصلی تقسیم میکند که به صورت ناخودآگاه توسط دیگران ارزیابی میشود: حضور، قدرت و گرما.
هنگامی که ما برای اولین بار با کسی ملاقات میکنیم، مغز ما به صورت غریزی دو پرسش کلیدی را مطرح میکند:
قدرت (قابلیت): «آیا او توانایی اثرگذاری بر جهان و کمک به من را دارد؟»
گرما (نیت): «آیا او به من اهمیت میدهد و از قدرتش به نفع من استفاده خواهد کرد؟»
کاریزما زمانی به حداکثر میرسد که فرد بتواند درک قوی از هر دو کیفیت را بهطور همزمان ایجاد کند. بنجامین دیزرائیلی، سیاستمدار معروف بریتانیایی، در رقابت با ویلیام گلدستون، نه تنها قدرت سیاسی خود را داشت، بلکه توانست حین مکالمه با خانم جوانی که هردو سیاستمدار را برای شما همراهی کرده بود و روزنامهها نظر او را دربارهی رقبا جویا شدند، توانست طرف مقابلش را باهوش و فریبنده جلوه دهد، یعنی قدرت را با گرما ترکیب کرد. قدرت به تنهایی، (مانند گلدستون) باعث میشود فرد تحسین شود، اما ممکن است دوست داشته نشود یا مورد اعتماد قرار نگیرد او ممکن است متکبر، سرد یا غیرصمیمی دیده شود. قدرت و گرما، (مانند دیزرائیلی) باعث میشود فرد نه تنها قابل احترام باشد، بلکه دوستداشتنی و الهامبخش نیز باشد. او کاری میکند که دیگران در حضور او احساس کنند ارزشمند، باهوش و خاص هستند. این حس، عمیقترین نوع ارتباط عاطفی و جاذبه (کاریزما) را ایجاد میکند.
عنصر بنیادین کاریزما حضور کامل است. حضور، آگاهی لحظهبهلحظه از آنچه در حال وقوع است. این عنصر، پایهای است که قدرت و گرما روی آن بنا میشود. اگر در حین گفتوگو، نیمی از ذهن شما مشغول برنامهریزی برای کار بعدی باشد، زبان بدن شما سیگنالهایی از بیقراری یا عدم تمرکز ارسال میکند. مغز انسان میتواند ناهماهنگی در ریزحالتهای چهره را در کمتر از ۱۷ ثانیه تشخیص دهد. این سیگنالها در سطح ناخودآگاه، حس بیاحترامی و بیاعتنایی را به طرف مقابل منتقل کرده و ایجاد اعتماد را ناممکن میسازد.
از آنجایی که اکثر مردم در حالت «توجه جزئی پیوسته» به سر میبرند، یعنی بهصورت همزمان تلاش میکند تا به چندین منبع اطلاعاتی یا وظیفه توجه کند، اما این توجه در سطح بسیار سطحی و جزئی باقی میماند، در نتیجه توانایی مدیریت چند لحظه حضور کامل میتواند شما را بهشدت بهیادماندنی و اثرگذار سازد. تمرکز آگاهانه بر تنفس یا حس انگشتان پا برای یک ثانیه، یک تکنیک اثبات شده ذهنآگاهی است که بهسرعت ذهن شما را به لحظهی حال برمیگرداند و حالت ذهنیتان را اصلاح میکند.
سخنان ما تنها بخش کوچکی از تأثیرگذاری ما هستند. مطالعات نشان میدهند که زبان بدن و ارتباطات غیرکلامی، وزن بسیار بیشتری در انتقال پیام دارند. با این حال، تلاش برای کنترل آگاهانه تمام جزئیات زبان بدن غیرممکن است.
زبان بدن ما آینه تمامنمای حالت ذهنی ما است. اگر حالت درونی ما اضطرابآلود، بیاعتمادبهنفس یا آشفته باشد، دیر یا زود ریزحالتهای چهره، تُن صدا یا ژستهای ما آن را لو خواهند داد. به همین دلیل، تلاش برای اجرای مهارتهای کاریزماتیک بیرونی (مانند ژستهای مطمئن) بدون مدیریت دنیای درونی، مانند ساختن یک بالکن زیبا بر روی یک پی ضعیف است. در نتیجه کلید توسعه کاریزما، توسعه «مهارتهای درونی» است:
مدیریت سیستم ذهنی: یادگیری چگونگی تشخیص دادن زمانی که اعتمادبهنفستان آسیب دیده و داشتن ابزارهایی برای بازگشت سریع به حالت ذهنی کاریزماتیک.
سودمندی درونگرایی: برخلاف تصور رایج، لازم نیست فردی پرهیاهو یا برونگرا باشید تا کاریزماتیک باشید. درواقع، افراد درونگرای کاریزماتیک میتوانند از عمق تمرکز و مشاهده خود بهعنوان یک مزیت قوی استفاده کنند.
کاریزما یک توانایی مرموز و ذاتی نیست. مجموعهای از مهارتهای شناختی و رفتاری است که میتوان آن را مهندسی معکوس کرد، آموخت و با تمرین آگاهانه، مانند یادگیری یک ساز جدید، در آن ماهر شد. با تمرکز بر حضور کامل بهعنوان بنیاد، و ترکیب تأثیرگذاری (قدرت) با خوشنیتی (گرما)، شما نیز میتوانید آن جاذبه نامرئی را در خود بیدار کنید و به فردی متقاعدکننده، تأثیرگذار و بهیادماندنی تبدیل شوید.
برای شروع سفر توسعه کاریزمای شخصی و تبدیل علم به عمل، مطالعهی کتاب «کاریزما» را به شما توصیه میکنیم. این کتاب، راهنمای گامبهگام و علمی شما برای کسب این مهارتهای متحولکننده و دستیابی به حداکثر ظرفیت جاذبه فردی شماست.
انتشارات بهار سبز | فروش آنلاین به سادگی هر چه تمام