خلاصه کتاب
درباره نویسنده
جوئل اسکات اوستین (5 مارس 1963) در تگزاس به دنیا آمد. او واعظ، نویسنده و کشیش ارشد در کلیسای لیکوود، بزرگترین کلیسای پروتستان در شهر هیوستن ایالت تگزاس آمریکا است. مردم جهان او را با نام مستعار کشیش خندهرو میشناسند. شهرت وی بهدلیل برنامههای تلویزیونی هفتگی و کتابهای اوست. او یکی از چهرههای برجستهی الهیات و جنبش “کلمهی ایمان” است.
او در سخنرانیهایش مثل یک روانشناس در حوزه موفقیت و خودیاری و با استفاده از آیات کتاب مقدس به مخاطبان کمک میکند تا علاوه بر احساس آرامش، ایمان درونی خود را به خداوند نیز تقویت کنند. زمانی که کتابی از او میخوانید یا به یکی از سخنرانیهایش گوش میدهید احساس میکنید فارغ از هر دینی که دارید به خداوند نزدیکتر شدهاید. سخنان اوستین نه تنها برای مسیحیان که برای ادیان دیگر هم خوشایند است. اوستین سعی میکند با سخنان گرانبهای خود باورهای مخاطب را تقویت کند، نگرشش را به مشکلات و مسائل تغییر دهد و او را با خدا بیشتر آشنا کند. با اینکه او یک مسیحی هست تمام تلاشش را میکند که همه مردم دنیا با آن حرفها ارتباط بگیرند. او در مورد خدا طوری صحبت میکند که برای انسانهایی با ادیان مختلف جذاب باشد. در هنگام سخنرانیهایش در هوستون تگزاس، در پشت سرش بهجای صلیب، یک مجسمه کره زمین جای گرفته است. جوئل با این کار میخواهد بگوید به تمام دینهای دنیا احترام میگذارد و برای تمام انسانهای جهان ارزش قائل است.
سخنرانیهای انگیزشی اوستین در اینترنت در طول یک ماه بیش از 20 میلیون بیننده دارد و کتابهای او در ۱۰۰ کشور مختلف در سراسر دنیا ترجمه شدهاند. جول اوستین در سال ۲۰۰۶ در فهرست ۱۰ فرد تاثیرگذار جهان قرار گرفت. کتابهای سطح دیگری از تفکر، قدرت لطف خداوند، به آغوش زندگی بازگردیم، برمسند فرمانروایی زندگی بنشینیم، چارچوب ذهنی فراوانی از جوئل اوستین در انتشارات بهارسبز به چاپ رسیده است.
درباره کتاب
همهی ما در زندگی مسائلی داریم که میخواهند ما را عقب نگه دارند، احساس گناه بهخاطر اشتباهات گذشته، وسوسههایی که به نظر میرسد نمیتوانیم بر آنها غلبه کنیم و اختلالهایی که میراث گذشتگانمان است. اینکه یادبگیریم با این مشکلات زندگی کنیم و آنها را بپذیریم آسان است. همهی ما میتوانیم دلایلی پیدا کنیم و طوری زندگی کنیم که گویی در شرایط نامساعدی هستیم و منفیگرا و تلخ شویم. میتوانیم با یک بیماری، با خارج شدن از یک رابطه یا حتی وقتی توسط اطرافیان نادیده گرفته میشویم، از پا بیافتیم. اما باید بگوییم “من بهانهجویی را تمام کردم”، من اجازه نمیدهم گذشته مرا از حرکت روبهجلو و بهرهمندی از نعمتهای خدا باز دارد. وقت آن است که بگوییم “تمام شد”.
در این کتاب جول اوستین به ما یادآوری میکند که ما برای اینکه مغلوب وابستگیها، اختلالات، احساس گناه یا گذشته شویم، به دنیا نیامدیم. خداوند ما را آفریده تا آزاد باشیم. او خوانندگان را تشویق میکند افکار منفی، ذهنیت کمبود و محدودیتهایی که دیگران برایشان ایجاد کردهاند را کنار بگذارند و نشان میدهد که چگونه میتوانند به سطوح جدیدی از موفقیت و لطف، قدم بگذارند.
به چه کسانی پیشنهاد میشود:
1 ) کسانی که میخواهند از تفکر بردهوار دست بردارند و مانند یک مخلوق ارزشمند زندگی کنند.
2 ) کسانی که میخواهند رو به پیشرفت قدم بردارند و محدودیتها را کنار بزنند.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.